در پی افزایش تنشها و درگیریهای مستقیم میان ایران و اسرائیل، بازارهای جهانی با موجی از نوسانات شدید و نااطمینانی روبرو شدهاند. این رویدادها، بهویژه با تمرکز بر تهدیدات پیرامون تنگه استراتژیک هرمز، نه تنها بازار انرژی را تحت تأثیر قرار دادهاند، بلکه زنجیره تأمین فولاد، مسیرهای حملونقل بینالمللی و سیاستهای کلان اقتصادی را نیز با اختلال مواجه کردهاند.
گزارش تحلیلی پیش رو، به بررسی پیامدهای این بحران ژئوپلیتیکی بر بازارهای کالایی، با تمرکز ویژه بر صنعت فولاد ایران و جهان میپردازد.
نفت و گاز؛ محرک اصلی زنجیره تولید فولاد
در پی درگیریهای اخیر، بهای نفت خام برنت با جهشی بین ۷ تا ۱۳ درصد مواجه شده و به بالاترین سطوح ماههای اخیر رسیده است. دلیل اصلی این جهش، احتمال انسداد تنگه هرمز توسط ایران عنوان شده است؛ مسیری که حدود ۲۰ درصد نفت صادراتی جهان و سهم عمدهای از LNG صادراتی قطر از آن عبور میکند.
افزایش بهای انرژی، برای تولیدکنندگان فولاد در کشورهایی همچون هند، ترکیه و برخی مناطق اروپا فشار سنگینی ایجاد کرده است. در ایران نیز، با وجود دسترسی داخلی به منابع انرژی، نوسانات بازارهای جهانی میتواند نرخ صادراتی محصولات فولادی را دستخوش تغییر کند.
زنجیره مواد اولیه و حملونقل؛ فشار مضاعف بر تأمین پایدار
با بالا رفتن ریسک حملونقل دریایی در منطقه خلیج فارس، نگرانیها در خصوص انتقال ایمن مواد اولیه نظیر سنگآهن، زغالسنگ و فروآلیاژها افزایش یافته است. برخی خطوط کشتیرانی بینالمللی هشدار دادهاند که در صورت تداوم حملات، مسیرهای فعلی حمل دریایی قابل تداوم نخواهند بود.
از زمان آغاز درگیریها، نرخ بیمه کشتیها در مسیر تنگه هرمز بیش از ۶۰ درصد افزایش یافته است. در ایران، این وضعیت میتواند بر روند واردات مواد اولیه و همچنین صادرات محصولات نهایی تأثیر بگذارد و موجب افزایش هزینههای حمل و بیمه شود.
فرار سرمایه به بازارهای امن؛ واکنش بازارهای مالی و فلزات پایه
در پی تشدید بحران، بازارهای سهام جهانی با افت قابل توجهی مواجه شدهاند و سرمایهگذاران به سمت داراییهای امن نظیر طلا، دلار و فرانک سوئیس روی آوردهاند. بهای طلا روندی افزایشی اما محتاطانه را تجربه کرده است و تحلیلگران معتقدند جهش قابل توجه آن تنها در صورت اختلال واقعی در عرضه انرژی رخ خواهد داد.
فلزاتی همچون مس، آلومینیوم و نیکل نیز به دلیل کاهش تقاضای صنعتی، افزایش هزینههای لجستیک و فضای نااطمینانی اقتصادی، در وضعیتی شکننده قرار دارند.
اثر کلان بر صنعت فولاد؛ ترکیب تورم، انرژی و تردید در تقاضا
افزایش قیمت انرژی و حملونقل، مستقیماً منجر به رشد هزینههای تولید فولاد شده است. همزمان، فشارهای تورمی ناشی از رشد قیمت نفت ممکن است بانکهای مرکزی جهان را از کاهش نرخ بهره منصرف کرده و روند رکود در صنایع مصرفکننده فولاد مانند ساختوساز را تشدید کند. این موضوع میتواند در میانمدت منجر به افت تقاضا برای فولاد شود.
توصیههای چیلان برای فعالان صنعت فولاد
در چنین شرایط ناپایدار و پرریسکی، فولادسازان کشور باید راهبردهای چندجانبهای را برای حفظ ثبات و استمرار تولید و صادرات در نظر بگیرند:
پیشخرید هوشمند حاملهای انرژی با هدف تثبیت هزینههای تولید در دورههای نوسانی
بازنگری در قراردادهای حملونقل دریایی و مذاکره مجدد با شرکتهای کشتیرانی برای پوشش بیمهای مناسب
تنوعبخشی به منابع تأمین مواد اولیه بهمنظور کاهش وابستگی به مسیرهای آسیبپذیر
مدیریت ریسک قیمتی در قراردادهای صادراتی برای کنترل اثرات شوکهای بازار جهانی
رصد مداوم تغییرات سیاستهای پولی و مالی جهانی بهویژه در کشورهای هدف صادرات
بازار فولاد در معرض امواج ناشی از تحولات ژئوپلیتیکی قرار دارد. شناخت دقیق وضعیت، واکنش هوشمند و تصمیمگیری مبتنی بر تحلیل، ضامن بقا و رشد فعالان این صنعت در شرایط پرنوسان پیشرو خواهد بود.